خاک آلود شدن
نویسه گردانی:
ḴAK ʼALWD ŠDN
خاک آلود شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) گرد و خاک به کسی یا چیزی نشستن . انعفار. (زوزنی ). اِعتِفار. (مهذب الاسماء). تَتَرﱡب . تَرَب . رَغم . (اقرب الموارد).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.