خاک آلود گردیدن
نویسه گردانی:
ḴAK ʼALWD GRDYDN
خاک آلود گردیدن . [ گ َ دی دَ ] (مص مرکب ) خاک آلود شدن . رجوع به خاک آلود شدن شود. تَعَفﱡر. اِعتِفار اِنعِفار. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (تاج العروس ) (المنجد).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.