اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خاکستر

نویسه گردانی: ḴAKSTR
خاکستر. [ ک ِ ت َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان لاین بخش کلات شهرستان دره گز. واقع در 44هزارگزی شمال باختری کبود گنبد. ناحیه ای است دره ای و سردسیر با 658 تن سکنه که مذهبشان شیعه و زبانشان کردی است . آب آنجا از رودخانه و محصولاتش غلات و کنجد است . شغل اهالی زراعت و مالداری و راه مالرو میباشد.این محل دارای پست و تلگراف و پاسگاه ژاندارمری و گمرک و دبستان است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۱.۲۴ ثانیه
خاکستر. [ ک ِ ت َ ] (اِ) رماد. فسرده از صفات اوست . (آنندراج ). آنچه از هیزم و جز آن بعد سوخته شدن بماند. (شرفنامه ٔ منیری ). بهندش راکهه گوی...
خاکستر. [ ک ِ ت َ ](اِخ ) نام محلی است در خراسان ... در تعلیقه بر تاریخ بیهقی (تصحیح و تحشیه ٔ فیاض و غنی ) در صفحه ٔ 696 چنین آمده : در خراس...
آب خاکستر. [ ب ِ ک ِ ت َ ] (اِخ ) نام رودی در حدود ایران و روس که به رود لائین پیوندد.
دره خاکستر. [ دَرْ رَ ک ِ ت َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پس کوه بخش قاین شهر بیرجند. واقع در 15هزارگزی جنوب باختری قاین ، آب آن از قنات و...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
محمد علی طهماسب زاده
۱۳۹۶/۱۰/۰۴
0
0

خاکستر؛ خاک + استر، بر جای مانده از آتش پس میشود گفت که جز دوم ترکیب شکلی از آتش است که به آذر نیز شباهت دارد که پیشتر حروفی از زبان پهلوی به حروفی دیگر تبدیل گشته اند چه به خاطر دگرگونی خط یا دور ماندن از ریشه خود! استهر در زبان عبری به چم نهان شده نیز
میباشد ولی بعید است که در ساخت ترکیبی از بین دو زبان دور از هم استفاده شود!


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.