اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خاک شفا

نویسه گردانی: ḴAK ŠFA
خاک شفا. [ ک ِ ش ِ ] (اِخ ) کنایه از خاک کربلای مُعَلّی میباشد. (آنندراج ) :
میکنم دعوی سلیمانی
در کفم سبحه ای ز خاک شفاست .

خان آرزو (از آنندراج ).


دوای کلفت دل سایه ٔ عمارت اوست
گلش سرشت ز خاک شفا مگر استاد.

شفیع اثر (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.