اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خاک گشتن

نویسه گردانی: ḴAK GŠTN
خاک گشتن . [ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) خاک شدن . بصورت خاک درآمدن . بخاک تحول یافتن چنانکه جسد مرده پس از مدتها در زیر خاک ماندن :
خاک گشته ، باد خاکش بیخته .

رودکی .


دیر و زود این شخص و شکل نازنین
خاک خواهد گشتن و خاکش غبار.

سعدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.