اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خاک مراد

نویسه گردانی: ḴAK MRʼD
خاک مراد. [ک ِ م ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از خاک زیارتگاه است که کام دل حاصل شود. (آنندراج ) :
خط رویش چراغ دیده ٔ شب زنده داران شد
غبار خط او خاک مراد خاکساران شد.

صائب (از آنندراج ).


دیدم غبار خط تو حوری نژاد را
صد شکر یافتم پی خاک مراد را.

؟ (از آنندراج ).


نیست در روی زمین جز آستان دولتش
هست اگر خاک مرادی در بساط روزگار.

(در مدح شاه عباس از آنندراج ).


جز آستان خرابات نیست خاک مراد
خوشا کسی که از این آستان برون نرود.

؟ (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.