اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خام شدن

نویسه گردانی: ḴAM ŠDN
خام شدن . [ ش ُدَ ] (مص مرکب ) اغفال شدن . فریب خوردن . چون : «خام فلانی شدم » و «در این مطلب خام شدم ». مطاوعه ٔ خام کردن . || خام شدن معده . وخم گشتن آن . وخامت پیدا کردن آن . وخیم گردیدن آن . || خام شدن کار؛ وخیم شدن آن . رو به وخامت نهادن آن :
در طلبت کار من خام شد از دست هجر
چون سگ پاسوخته دربدرم لاجرم .

خاقانی .


و گر دیگ معده نجوشد طعام
تن نازنین را شود کار خام .

سعدی (بوستان ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
خام سوز شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) آن پخته شدن یا برشته شدنی که چیز از درون خام و از بیرون سوخته شده باشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.