اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خامش کردن

نویسه گردانی: ḴAMŠ KRDN
خامش کردن . [ م ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) ساکت کردن . بیصدا کردن . خاموش کردن :
دیو را نطق تو خامش میکند
گوش ما را گفت تو هش میکند.

مولوی .


چنان صبرش از شیر خامش کند
که پستان شیرین فرامش کند.

سعدی (بوستان ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.