خامل ذکر. [ م ِ ذِ] (ص مرکب ) گمنام . مجهول نام . ناسرشناس
: کسی که باشد مجهول نام و خامل ذکر
بذکر او شود اندر جهان همه مذکور.
فرخی .
سالار بکتغدی گفت : طرفه آن است که در سرایهای محمودی خامل ذکرتر از این دو کس نبوده . (تاریخ بیهقی ). اگر طاعنی ...گوید که اصل بزرگان این خاندان بزرگ از کودکی آمده است خامل ذکر جواب وی این است که ... (تاریخ بیهقی ). چنان خواندم که مردی خامل ذکر نزدیک یحیی بن خالد برمکی آمد. (تاریخ بیهقی ). مرد دانا صاحب مروت را حقیر نشمرد اگرچه خامل ذکر... باشد. (کلیله و دمنه ).