اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خاموش گردیدن

نویسه گردانی: ḴAMWŠ GRDYDN
خاموش گردیدن . [ گ َ دی دَ ] (مص مرکب ) ۞ بیصدا شدن . ساکت شدن . از سخن بازایستادن . دم فروبستن . خاموش شدن . خاموش گشتن . اِطراق . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (تاج العروس ). اِقتِنان .کَرسَمَه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). سُموط. عَقَم . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (تاج العروس ). رجوع به «خاموش شدن » و «خاموش گشتن » شود.
- خاموش گردیدن آتش یا شعله ؛ فرومردن آن . انطفاء.
- خاموش گردیدن از غضب ؛ از غضب بیرون آمدن .
- خاموش گردیدن چراغ یا شمع ؛ فرومردن آن .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.