خان چارباغ
نویسه گردانی:
ḴAN CARBAḠ
خان چارباغ . (اِخ ) موضعی است در29 هزارگزی جنوب شرقی شهر قندهار بین خط 65 درجه و 31 دقیقه و 47 ثانیه ٔ طول البلد شرقی و خط 31 درجه و28 دقیقه و 30 ثانیه ٔ عرض البلد شمالی واقع و از علاقه داری درجه اول مربوط به حکومت درجه اول اندخوی و متعلق به حکومت اعلی میمنه میباشد. مردم این علاقه همه ازبک و ترکمن بوده و بزبان ازبکی و ترکمنی تکلم مینمایند، و پیشه ٔ آنها مالداری و تجارت پوست گوسفند قره قلی ، پشم ، نمد، قالین و گلیم میباشد. گوسفندهای دنبه دار و قره قلی در اینجا به کثرت تربیت میشود، بالخصوص تربیت گوسفند قره قلی رونق و رواج زیاد دارد، بسبب کمی آب در آنجا زراعت کم میشود و زراعت آن منحصر به گندم و فالیز است ولی بصورت اندک . گندم و برنج و جو وسایر خوردنی ها را از مزارشریف و قطغن بوسیله ٔ شتر واسب و موتور وارد میکنند و از اینجهت شتر و اسب را به کثرت حفاظت و تربیت می نمایند. اسب را علاوه بر بارکشی و سواری در بزکشی نیز استعمال میکنند، مردم این ناحیه در بزکشی شهرت خوبی دارند. شتر را نه تنها برای کشیدن بار بکار میبرند بلکه در ایام عید و جشن و عروسی و اوایل بهار که زمان سرور و نشاط و بهجت است در کشتی انداختن استعمال مینمایند. کشتی گرفتن شتران در میدان پهلوانی نمایش خوبی دارد. گویی دو پهلوان قوی هیکل در میدان داخل شده با شطارت و فنون پهلوانی که در بین خود آنها مروج است با یکدیگر در مبارزه می افتند. اگر یکی از این دو غالب شود میخواهد که شتر مغلوب را هلاک سازد، ولی برای جلوگیری از هلاک آن سواران ماهر با قمچین ها آماده هستند. شتر غالب در حالی که شتر مغلوب را خوابانده و زیر گرفته و درصدد هلاک آن است سواران بضرب قمچین ها او را از بالای شتر مغلوب دورمینمایند. با این همه شتر غالب دنباله ٔ شتر مغلوب را گرفته تا حد آخرین آماده ٔ کشتن و هلاکت او میباشد، اما سواران به بسیار زحمت و کوشش شترها را از هم جدامینمایند. از حاصلات سردرختی تنها انگور بنظر میرسد و بس و آنهم بمقدار اندک . صادرات این منطقه همانا پوست گوسفند است . در هفته دو روز، روز بازار آن میباشدکه مردم از قری ̍ و دههای مختلف در آنجا با اموال خود آمده مال التجاره ٔ خود را بفروش میرسانند، در اینجاتخمیناً یک نیم هزار خانوار زندگی می کنند. این علاقه در طرف شمال شرق اندخوی واقع و قریه جات ذیل مربوط به آن است : عربشاه پایان ، عربشاه طوره خان ، کهنه قلعه ، عربشاه بالا، اوچ تپه ، چکمی علیا، چکمی سفلی ، گنج خانه .در اینجا یک مکتب ابتدائی دائر است . (از قاموس جغرافیایی افغانستان ج 2 با حفظ اصطلاحات فارسی افغانی ).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.