خان خانان
نویسه گردانی:
ḴAN ḴANAN
خان خانان . [ ن ِ ] (اِخ ) محمدرحیم خان بن بیرام خان قرامانلو. پدر او با همایون پادشاه در عصر شاه طهماسب بهند رفت و در آنجا خان خانان متولد شد. نصرآبادی از او نام برده و گفته است که منشآت شیخ ابوالفضل و تاریخ اکبری دو دلیل بر فضل این مردند و نیز ابوالفضل بعضی از غزلیات او را آورده است و نامی از تواریخ او به فارسی و عربی و ترکی و هندی برده و آن را بنام «دیوان رحیمی » یاد میکند. زیرا اسم او عبد الرحیم خان بن بیرام علیخان بوده است . (از الذریعه الی تصانیف الشیعه تألیف آقابزرگ طهرانی قسم 1 جزء 9 ص 286 و عالم آرای عباسی چ 2 ص 487 و فهرست کتابخانه ٔ سپهسالار ج 2 ص 638).
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
خان خانان . [ ن ِ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) پادشاه چین را گویند. (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (شرفنامه ٔ منیری ) : خان خانان روانه گشت ز چین تا ...
خان خانان . [ ن ِ ] (اِخ ) نام ناحیتی بوده است بحوالی شیراز. فصیحی خوافی در حوادث 754 هَ . ق . نوشته : «در اوایل صفر بظاهر شیراز نزول فرمو...