اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خانه فروشی

نویسه گردانی: ḴANH FRWŠY
خانه فروشی . [ ن َ / ن ِ ف ُ ] (حامص مرکب ) عرض تجمل و اظهار ثروت وبیان ساز و برگ و سازمان . (ناظم الاطباء) (فرهنگ آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ) (برهان قاطع) :
عشق تو عقل مرا کیسه بصابون زده ست
وام ده تا هوش را خانه فروشی زند.

خاقانی .


دید دلم وقف عشق خانه ٔ بام آسمان
خانه فروشی بزد دل ز کنارم ببرد.

خاقانی .


عشق بگسترد نطع پای فرو کوب هان
خانه فروشی بزن آستنی برفشان ۞ .

خاقانی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.