اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خت

نویسه گردانی: ḴT
خت . [ خ َت ت ] (اِخ ) شهرکی است در نواحی جبال عمان . (از یاقوت معجم البلدان ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۴۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
خط مرکز معدل . [ خ َطْ طِ م َ ک َ زِ م ُ ع َدْ دِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) خطی است خارج شده از مرکز عالم بسوی مرکز تدویر و انتهای آن بر فلک...
خط چشم موری . [ خ َطْ طِ چ َ / چ ِ م ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خط بسیار خرد و باریک . (آنندراج ) : ترشرویی از مه خط چشم موری می کشم توتیای غو...
خط پای کلاغ . [ خ َطْ طِ ی ِ ک َ ] (ترکیب اضافی ،اِ مرکب ) مطلق خط شکسته ٔ ناخوان و پریشان که گویا کلاغ پنجه زده است و آنرا خط پنج گربه نیز...
خط نصف النهار. [ خ َطْ طِ ن ِ فُن ْ ن َ ] (اِخ ) دایره ٔ موهومه ای است در زمین که از دو قطب می گذرد و خط استواء را در زاویه قائمه قطع می کند. (...
سر بر خط داشتن . [ س َب َ خ َ ت َ ] (مص مرکب ) کنایه از اطاعت کردن و فرمانبرداری . (رشیدی ) (برهان ) (انجمن آرا) (از آنندراج ).
خوش خط و خال . [ خوَش ْ / خُش ْ خ َطْ طُ ] (ص مرکب ) آنکه ظاهری فریبا و زیبا دارد. گویند فلان مار خوش خطوخالی است ؛ یعنی ظاهری فریبنده و باطن...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
پردازشِ برون خط. (رایانه) حالتی از پردازش که در آن خطِ ارتباطی بین کاربَر و سامانه قطع باشد. مترادفِ این عبارت در زبان انگلیسی Off-line processing می ...
خط بندگی دادن . [ خ َطْ طِ ب َ دَ/ دِ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از اطاعت و اظهار فرمانبرداری کردن . (یادداشت بخط مؤلف ). خط بندگی سپردن .
خط بر سر کشیدن . [ خ َ ب َ س َ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از بعیب و خطا منسوب کردن . (ناظم الاطباء).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.