ختن
نویسه گردانی:
ḴTN
ختن . [ خ َ ت َ ] (اِخ ) ابوعبداﷲ محمدبن احمدبن وزیربن حکم دمشقی ختن . او ختن و صهربن ابی الحواری و از اهل دمشق بود. او از ولیدبن مسلم و ضمرةبن ربیعه و مروان بن محمد و محمدبن شاپور و عبدالعزیزبن ولیدبن سلیمان بن الی السائب روایت کرد. ابن ابی حاتم گفت پدرم از او حدیث شنیده و نقل کرده است . و او گفت وی ثقه است . (از انساب سمعانی ).
واژه های همانند
۲۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۸۳ ثانیه
ختن مست . (اِخ ) نام قریتی است به 28 هزار و پانصدگزی شرق تکزار حکومت سنگ چارک شبرغان از متعلقات ولایت مزارشریف . این نقطه بین خط 66 در...
کاتای (Cathay) (/kæˈθeɪ/) [خطای/ختای] نامی است تاریخی برای چین که مدتها در اروپا [بعنوان سرزمینی متفاوت] بکار می رفت. در اوایل دوره مدرن، اروپایی ها ک...
صحرای ختن. جائی که طبق تصور رایج منعکس در ادبیات ایران زیستگاه آهوی مشک ختن بوده. در واقع این آهو در استپ سیبری و دامنه های هیمالیا، برخی نقاط شمال غر...
آهوی ختن .[ ی ِ خ ُ ت َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آهوی تاتار.
ختن دریا. [ خ ُت َ دَرْ ] (اِخ ) نام رودخانه ای است در ترکستان شرقی چین که شهر ختن بر ساحل آنست . رجوع به «ختن » شود.
ختن خاتون . [ خ ُ ت َ ] (اِخ ) نام یکی از کنیزکان شاپور است و نظامی در خمسه او را نام برده است : همایون و سمن ترک و پریزادختن خاتون و گ...
ختن زه آن . (اِخ ) نام کوتلی است به افغانستان در 29 هزاروپانصدگزی جنوب شرقی زیباک از نواحی اشکاشم ، تابع بدخشان ، ارتفاع آن تخمیناً4927 ...
پادشاه ختن . [ دْ / دِ هَِ خ ُ ت َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه است از خورشید. (برهان ).
ختای یا خطای یا ختن یا خیتان ولایتی تاریخی از بخشهای شمالی و شمالغربی چین در زمان حکومت ترکان بودهاست. این نام گهگاه مترادف با مملکت چین آمدهاست....
کاتای (Cathay) (/kæˈθeɪ/) [خطای/ختای] نامی است تاریخی برای چین که مدتها در اروپا [بعنوان سرزمینی متفاوت] بکار می رفت. در اوایل دوره مدرن، اروپایی ها ک...