اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خجل سار

نویسه گردانی: ḴJL SAR
خجل سار. [ خ َ ج ِ ] (ص مرکب ) شرمسار.شرم زده . خجل گونه . خجلت زده . خجالت کشیده :
بدستار و جبه خجل سارم از تو
در عفو بگذار چون سنگ بسته .

خاقانی .


نزد رئیس چون الف کوفی آمدم
چون دال سرفکنده خجل سار میروم .

خاقانی .


خجل سارم از بس نوا و نوالش
کنون زان نوال و نوا می گریزم .

خاقانی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.