خجل کردن
نویسه گردانی:
ḴJL KRDN
خجل کردن . [ خ َ ج ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) شرمسار کردن . سرافکنده کردن . شرمگین کردن . شرم زده کردن . خجلت زده کردن : پیش یکی از مشایخ گله کردم که فلان در حق من بفساد گواهی داد گفت بصلاحش خجل کند. (گلستان سعدی ).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.