خدا گرفتن . [ خ ُ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) بعذاب و لعن خدا دچار شدن . بعذاب الهی گرفتار شدن . بدبخت شدن . بدآوردن . کارها موافق مراد نیامدن . بغضب الهی گرفتار شدن
: کسی ازرقیب هر دم سخنی چرا بگیرد
ز گرفت ما چه خیزد مگرش خدا بگیرد.
باقر کاشی (از آنندراج ).