اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خدای داد

نویسه گردانی: ḴDʼY DʼD
خدای داد. [ خ ُ ] (اِخ ) ابن ملوخان . وی یکی از دو پسر ملوخان ؛ از رؤسای هند است که در معیت محمودخان با امیر تیمور گورکان جنگید و از امیر تیمور شکست خورد که سرانجام این شکست سقوط دهلی و فرار سلطان محمودخان بود. بر اثر فرار آنها، هر دو پسر ملوخان بدست امیر تیمور افتادند. یکی از آن دو پسر سیف نام داشت و لقبش ملک اشرف بود و دیگری خدای داد که همین شخص مورد بحث است . این دو در شب سقوط دهلی گردن به اسیری گذاردند و صبح چهارشنبه ،یعنی روز بعد چون امیر تیمور بدروازه ٔ میدان شتافت و در عیدگاه سراپرده و خرگاه برافراشت و سادات و قضات و اکابر و اشراف دهلی بخدمتش روی نهادند، فضل اﷲ بلخی که نایب ملوخان بود با اهل دیوان «بملازمت مبادرت نمود و ملحوظ یمن عنایت خسروانه گشت و بجان امان یافت ». (از حبیب السیر چ کتابخانه ٔ خیام ج 3 ص 477).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۱ ثانیه
خدای داد. [ خ ُ ] (ن مف مرکب ) خداداد. رجوع به خداداد شود.
خدای داد. [ خ ُ ] (اِخ ) نام یکی از بزرگان دربار بابر است . توضیح آنکه بابر در 25 شعبان سال 860 هَ .ق . بقصد طواف مرقد امام رضا (ع ) مدتی در...
خدای داد رازی . [ خ ُ ] (اِخ ) نام یکی از فدائیان اسماعیلی است که به سال 488 هَ .ق . ۞ ابومسلم رئیس ری را از پای درآورد. (از حبیب السیر...
خدای داد مغول . [ خ ُ دِ م ُ ] (اِخ ) او از سران مغولی است که با خضر خواجه اوغلان بکاشغر تاخته بود و آنرا بدست داشت و چون امیر تیمور بجنگ ق...
خدای داد حسینی . [ خ ُ دِ ح ُ س َ ] (اِخ ) (امیر...) نام یکی از سرداران امیر تیمور گورکانست که در خدمت مولای خود بسالتها نمود و از آن جمله اس...
خدای داد ترکمان . [ خ ُ دِ ت ُ ک َ ] (اِخ ) وی یکی از سرداران ظهیرالدین بابر است و چون در جنگ بین ظهیرالدین بابر و سلطان اوزبک خان شیبانی ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.