اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خدمت تنگ داشتن

نویسه گردانی: ḴDMT TNG DʼŠTN
خدمت تنگ داشتن . [ خ ِ م َت ِ ت َ ت َ ] (مص مرکب ) صاحب آنندراج این ترکیب مصدری را بمعنی «از خدمت فراغ یکدم نداشتن » آورده و شعر ذیل را از مفید بلخی بشاهد نقل کرده است :
آن مه که رخش چو لاله رنگی دارد
از ناز بما خشم پلنگی دارد
ز آمد شد جفته اش دمی فارغ نیست
ایرم بدرش خدمت تنگی دارد.

؟


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.