گفتگو درباره واژه گزارش تخلف خدمت رسانیدن نویسه گردانی: ḴDMT RSANYDN خدمت رسانیدن . [ خ ِ م َ رِ دَ ] (مص مرکب ) بندگی رسانیدن . عرض ارادت رسانیدن . سلام رسانیدن . (یادداشت بخط مؤلف ) : ای صبا گر بجوانان چمن بازرسی خدمت ما برسان سرو و گل و ریحان را.حافظ. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود