گفتگو درباره واژه گزارش تخلف خذع نویسه گردانی: ḴḎʽ خذع . [ خ ِ ذَ ] (ع ص ) متفرق ، منه : هم ذهبوا خِذَع َ و مِذَع َ ۞ ؛ رفتند پراگنده و متفرق . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه واژه معنی خضا خضا. [ خ َ ] (ع مص ) ریزریز شدن چیزی و شکستن آن در صورتی که تر باشد. (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ) (از اقرب الموارد). خرد... خزا خزا. [ خ َ ] (ع مص ) در بلاد شهرت افتاده ذلیل و خوار گردیدن . (از منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (ازلسان العرب ) (از اقرب الموارد). رجوع به ... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود