اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خذع

نویسه گردانی: ḴḎʽ
خذع . [ خ ِ ذَ ] (ع ص ) متفرق ، منه : هم ذهبوا خِذَع َ و مِذَع َ ۞ ؛ رفتند پراگنده و متفرق . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
خضا. [ خ َ ] (ع مص ) ریزریز شدن چیزی و شکستن آن در صورتی که تر باشد. (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ) (از اقرب الموارد). خرد...
خزا. [ خ َ ] (ع مص ) در بلاد شهرت افتاده ذلیل و خوار گردیدن . (از منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (ازلسان العرب ) (از اقرب الموارد). رجوع به ...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.