خراب ساختن
نویسه گردانی:
ḴRʼB SAḴTN
خراب ساختن . [ خ َ ت َ ] (مص مرکب ) ویران کردن . منهدم نمودن . از بین بردن : و خانه های کوچک و بزرگ را خراب سازند. (مجالس سعدی ). || مست کردن دیگری . بمستی سخت انداختن .
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.