گفتگو درباره واژه گزارش تخلف خراج خواستن نویسه گردانی: ḴRʼJ ḴWASTN خراج خواستن . [ خ َ خوا / خا ت َ ] (مص مرکب ) تقاضای خراج کردن . خواستن خراج : آتش بیار و خرمن آزادگان بسوزتا پادشه خراج نخواهد خراب را.سعدی (بدایع). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود