اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خراج گزاردن

نویسه گردانی: ḴRʼJ GZʼRDN
خراج گزاردن . [ خ َ گ ُدَ ] (مص مرکب ) باج دادن . مالیات دادن :
خراج اگرنگزارد کسی بطیب نفس
بقهر ازو بستاند کمینه سرهنگی .

سعدی (گلستان ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.