گفتگو درباره واژه گزارش تخلف خرامان کردن نویسه گردانی: ḴRʼMAN KRDN خرامان کردن . [ خ ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بناز و تبختر بحرکت در آوردن . بحرکت درآوردن : شمشاد خرامان کن تا باغ بیارایی .حافظ. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود