گفتگو درباره واژه گزارش تخلف خربزه زار نویسه گردانی: ḴRBZH ZʼR خربزه زار. [ خ َ ب ُ زَ / زِ ] (اِ مرکب ) فالیز خربزه و خیار و جز آن . (ناظم الاطباء). کشت زار حاوی خربزه . مَبطَخه . (یادداشت بخط مؤلف ) : قاضی که به رشوت بخورد پنج خیارثابت کند از بهر تو صد خربزه زار.سعدی (گلستان ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود