گفتگو درباره واژه گزارش تخلف خرد خائیدن نویسه گردانی: ḴRD ḴAʼYDN خرد خائیدن . [ خ ُ دَ ] (مص مرکب ) نرم کردن طعام . نرم جویدن . خوب جویدن . (یادداشت بخط مؤلف ) : بی شک نهنگ دارد دل را همی خسایدترسم که ناگوارد کایدون نه خرد خاید. رودکی .مرغزاری که فسیله گه اسبان تو گشت شیر کآنجا برسد خرد بخاید چنگال .فرخی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود