گفتگو درباره واژه گزارش تخلف خرده چیدن نویسه گردانی: ḴRDH CYDN خرده چیدن . [ خ ُ دَ / دِ دَ ] (مص مرکب ) ریزه ها و باقی مانده های چیزی را جمع کردن : مرغ از پس نان خوردن او خرده نچیدی .(گلستان ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود