اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خرده کافور

نویسه گردانی: ḴRDH KAFWR
خرده کافور. [ خ ُ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) کنایه از کواکب و ستارگان باشد. (برهان قاطع) (از انجمن آرای ناصری ) (از آنندراج ) :
در شمامه خرده ٔ کافور جوجو باز شد
عنبرتر کاروان بر کاروان آمد پدید.

عمید لومکی (از آنندراج ).


روی زمین بخرده ٔ کافورشد نهان .

؟ (از انجمن آرای ناصری ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.