خرده گیری
نویسه گردانی:
ḴRDH GYRY
خرده گیری . [ خ ُ دَ / دِ ] (حامص مرکب ) اعتراض . (یادداشت بخط مؤلف ). || نقد. انتقاد. (یادداشت بخط مؤلف ). عمل خرده گیر.
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
خرده گیری کردن . [ خ ُ دَ / دِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) خرده گرفتن . اعتراض کردن . نقد کردن . (یادداشت بخط مؤلف ).