اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خرسند گردیدن

نویسه گردانی: ḴRSND GRDYDN
خرسند گردیدن . [ خ ُ س َ گ َ دی دَ ] (مص مرکب ) قانع شدن . راضی شدن . || شاد شدن . شادمان گشتن :
ایزد نکند جز که همه داد ولیکن
خرسند نگردد خر از دیده ٔ اعور.

ناصرخسرو.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.