خرق کردن
نویسه گردانی:
ḴRQ KRDN
خرق کردن . [ خ َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) پاره کردن . دریدن . شکافتن . (یادداشت بخط مؤلف ).
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
خرق اجماع کردن . [ خ َ ق ِ اِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) اجماعی را نپذیرفتن . اجماعی را مورد قبول قرار ندادن .