خرقه انداختن
نویسه گردانی:
ḴRQH ʼNDʼḴTN
خرقه انداختن . [خ ِ ق َ / ق ِ اَ ت َ ] (مص مرکب ) بخشیدن جامه . (برهان قاطع) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || اقرار و اعتراف نمودن بگناه . (برهان قاطع) (آنندراج ). || عاجز شدن و تسلیم کردن . || از هستی مبرا گشتن . (برهان قاطع) (آنندراج ). || مجرد گردیدن و از خودی بیرون آمدن . (برهان قاطع).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.