گفتگو درباره واژه گزارش تخلف خرقه درانداخته نویسه گردانی: ḴRQH DRʼNDʼḴTH خرقه درانداخته . [ خ ِ ق َ / ق ِ دَ اَ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) آنکه خرقه تسلیم کرده . کنایه از تسلیم محض : مرغ پرانداخته یعنی ملک خرقه درانداخته یعنی فلک .نظامی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود