خرقه سوختن . [ خ ِ ق َ
/ ق ِ ت َ ] (مص مرکب ) سوزاندن خرقه . ظاهراً رسمی بوده صوفیان را که از فرط شوق یا بعلامت شکر خرقه ٔ خود را می سوزاندند. (یادداشت بخط مؤلف ).
-
خرقه سوختن چشم ؛ تمام خشک شدن چشم یا کاسه خشک شدن آن یا سپیدی آن خشک شدن
۞ . (یادداشت بخط مؤلف )
: ماجرا کم کن و بازآ که مرا مردم چشم
خرقه از سر بدرآورد و بشکرانه بسوخت .
حافظ.