اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خرم

نویسه گردانی: ḴRM
خرم . [ خ َ ] (اِ) بخاری که از روی آب گرم و زمینهای نمناک برمیخیزد. (ناظم الاطباء) (از برهان قاطع). || [ خ ُ / خ َ ]؛ مهره ای باشد از شیشه سیاه و سفید و کبود که برای دفع چشم به دبر اطفال بندند و خرمک مصغر آن است . (انجمن آرای ناصری ) :
ترسم چشمت رسد که سخت خطیری
چونکه نه بستندخرمکت بگلو بر.

منجیک .


|| (اِخ ) بطور افسانه مرغزاری هم هست که در آنجا کوهی است و هر مطلبی که عرض کنند جواب آید، گویند چون سکندر ذوالقرنین فوت شد رومیان و فارسیان بر سر مدفن او گفتگو می کردند فارسیان می گفتند هر جا که فوت شده است دفن باید کرد و رومیان میگفتند جایی که مولد اوست دفن می کنیم . چون گفتگو بلند شد یکی از فارسیان گفت بفلان کوه باید رفت و سؤال کرد به هرچه جواب آید عمل نمود و چنان کردند. (از برهان قاطع).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۲۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
خرم آباد. [ خ ُرْ رَ ] (اِخ ) دهی است ازدهستان بالاخواف بخش خواف شهرستان تربت حیدریه ، واقع در 44هزارگزی شمال باختری رود و 8هزارگزی باختر س...
خرم آباد. [ خ ُرْ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مایوان بخش حومه ٔ شهرستان قوچان واقع در 37هزارگزی جنوب باختری قوچان سر راه مالرو عمومی قو...
خرم آباد. [ خ ُرْ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نقاب بخش جغتای شهرستان سبزوارواقع در 55هزارگزی خاور جغتای و 3هزارگزی شمال اتومبیلرو جغتای ...
خرم آباد. [ خ ُرْ رَ ] (اِخ )دهی است از دهستان رقه ٔ بخش بشرویه ٔ شهرستان فردوس واقع در 22هزارگزی باختر بشرویه و 8هزارگزی شمال مالرو عمومی ...
خرم آباد. [ خ ُرْ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ماروسک بخش سرولایت شهرستان نیشابور، واقع در 14هزارگزی جنوب خاوری چکنه بالا. این ده کوهستا...
خرم آباد. [ خ ُرْ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دربقاضی بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور واقع در 12هزارگزی جنوب خاوری نیشابور. این ده در جلگه وا...
خرم آباد. [ خ ُرْ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کنارشهر بخش بردسکن شهرستان کاشمر واقع در 23هزارگزی جنوب بردسکن و سر راه مالرو عمومی بردسکن ...
خرم آباد. [ خ ُرْ رَ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حومه ٔ باختری رفسنجان واقع در 6هزارگزی شمال باختری رفسنجان و 5هزارگزی شمال شوسه ٔرفسنج...
خرم آباد. [ خ ُرْ رَ ] (اِخ ) ده کوچکیست از دهستان سیریز بخش زرند شهرستان کرمان ، واقع در 40هزارگزی شمال باختری زرند و 6هزارگزی خاور فرعی زر...
خرم آباد. [ خ ُرْ رَ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان سرنبان بخش زرند شهرستان کرمان ، واقع در 30هزارگزی شمال خاوری زرند و 10هزارگزی خاوری ف...
« قبلی ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ صفحه ۸ از ۱۳ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
جواد مفرد کهلان
۱۳۸۹/۰۸/۰۵ Iran
0
0

خرم به معنی بخاری که از زمین مرطوب و سبزه زاری بر خیزد نشان میدهد سبز و خرم چرا معادل و مقارن هم به کار برده شده اند. در شهرستان مراغه روستای سر سبزی به نام خرمازد هست که لابد اصلش خرمزار ده بوده است.


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.