اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خرم خرام

نویسه گردانی: ḴRM ḴRʼM
خرم خرام . [ خ ُرْ رَ خ َ ] (نف مرکب ) خوش خرام . نیکوخرام :
ای حاجبی که بر فلک آبگون هلال
در رشک نعل مرکب خرم خرام تست .

سوزنی .


خرامیدنش باد بر خرمی
که ماهی چو شاهیست خرم خرام .

سوزنی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.