اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خرم دل

نویسه گردانی: ḴRM DL
خرم دل . [ خ ُرْ رَ دِ ](ص مرکب ) مشعوف . خوشدل . (ناظم الاطباء) :
نشست از بر تخت پرمایه سام
ابا زال خرم دل و شادکام .

فردوسی .


زواره فرامرز و دستان سام
درستند و خرم دل و شادکام .

فردوسی .


چنین گفت خرم دلی رهنمای
که خوشی گزین زین سپنجی سرای .

فردوسی .


چنان گرم کن عزم رایم بتو
که خرم دل آیم چو آیم بتو.

نظامی .


شما خندان و خرم دل نشینید
طرب سازید و روی غم نبینید.

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.