اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خرمن بردن

نویسه گردانی: ḴRMN BRDN
خرمن بردن . [ خ ِ / خ َ م َ ب ُ دَ ] (مص مرکب ) استفاده از خرمن کردن . حاصل خرمن بدست آوردن . تخم از خرمن بدست آوردن . غله از خرمن بردن :
کنون وقت تخم است اگر پروری
گر امیدواری که خرمن بری .

سعدی (بوستان ).


|| در بین روستاییان «خرمن بردن » استفاده از خرمن کردن است . (یادداشت بخط مؤلف ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.