اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خرمن سوختن

نویسه گردانی: ḴRMN SWḴTN
خرمن سوختن . [ خ َ / خ ِ م َ ت َ ] (مص مرکب ) سوزاندن خرمن . کنایه از بدبخت و مفلس کردن :
آورده اند صحبت خوبان که آتش است
بر من به نیم جو که بسوزند خرمنم .

سعدی .


آتش بیار و خرمن آزادگان بسوز
تا پادشه خراج نخواهد خراب را.

سعدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.