اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خرمن کردن

نویسه گردانی: ḴRMN KRDN
خرمن کردن . [ خ ِ / خ َ م َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) ایجاد خرمن کردن . دسته های گندم را کنار هم چیدن و آماده برای خرمن کردن . || تل کردن . توده کردن . کپه کردن . (یادداشت بخط مؤلف ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
گاو در خرمن کردن . [ دَ خ َ م َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کار کسی را پامال کردن و رسوا کردن و خراب و تباه ساختن . (غیاث ) : تا چوکاهش فلک دهد بربا...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.