اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خروع

نویسه گردانی: ḴRWʽ
خروع . [ خ ُ ] (ع مص ) سست گردیدن . مصدر دیگری است برای «خرع » و «خراعة». (از منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
خروع . [ خ َ ] (ع ص ، اِ) زن فاجره . || زن که کوتاه شود از نرمی . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از اقرب الموارد) (از لسان العرب ).
خروع . [ خ ِرْ وَ ] (ع اِ) هرچه کوتاه شود از گیاه بسبب سستی ساق . (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از اقرب الموارد) (از لسان العرب ). || بی...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.