خزع
نویسه گردانی:
ḴZʽ
خزع . [ خ َ ] (ع مص ) واپس ایستادن . (از تاج المصادر بیهقی ). تخلف کردن از یاران . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از تاج العروس ). || بریدن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). بخش بخش کردن چیزی را. (یادداشت بخط مؤلف ).
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
خذاء. [ خ َ ] (ع حامص ) فروتنی نمودن و منقاد کسی شدن . (از منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از متن اللغة). مصادر دیگر آن : خذه . خذوء.
خذاء. [ خ َ ] (ع اِمص ) سبکی و سستی شنوایی . (از منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از اقرب الموارد).