اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خستگی ها

نویسه گردانی: ḴSTGY HA
خستگی ها. [ خ َ ت َ / ت ِ ] (اِ) جراحتها، ریش ها :
همی گفت کای داور داد پاک
گر از خستگیها شوم من هلاک .

فردوسی .


تن پیلتن را چنان خسته دید
همه خستگیهاش نابسته دید.

فردوسی .


چو مهر دلش گستهم را بخواست
گشاد آن گرانمایه از دست راست
ابر بازوی گستهم بر ببست
بمالید برخستگیهاش دست .

فردوسی .


|| تعب ها. رنج ها. || فروماندگیها. درماندگیها. || کوفتگی ها.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.