اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خشت مال

نویسه گردانی: ḴŠT MAL
خشت مال . [ خ ِ ] (نف مرکب ) خشت ساز. خشت زن . خشت درست کن . (از ناظم الاطباء). قالب دار. (یادداشت مؤلف ) :
چو قالب بیک مشت گل خشت مال
دهان مرا بسته از قیل و قال .

وحید (از آنندراج ).


به آبش چو کف تر کند خشتمال
شود خشت و قالب چو بدر و هلال .

ملاطغرا (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.