اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خشت مالیدن

نویسه گردانی: ḴŠT MALYDN
خشت مالیدن . [ خ ِ دَ ] (مص مرکب ) خشت زدن . (یادداشت بخط مؤلف ). گل را در قالب صورت خشت دادن . || دروغی در بزرگی و غناء حاضر یا گذشته ٔ خویش گفتن . مال و جاه خویش بیش از حقیقت گفتن . (یادداشت بخط مؤلف ). || ادعای بدروغ کردن . (یادداشت بخط مؤلف ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.