خشک انگبین
نویسه گردانی:
ḴŠK ʼNGBYN
خشک انگبین . [ خ ُ اَ گ َ ] (اِ مرکب ) شهد و عسلی که در خانه ٔ کبت خشک شده باشد. (ناظم الاطباء). شهد و عسلی را گویند که در خانه ٔ زنبور خشک شده باشد و آن را عسل خشک خوانند طبیعت آن گرم تر از عسل متعارف است . (برهان قاطع) (آنندراج ) (از شرفنامه ٔ منیری ). خشکنگبین . رجوع به خشکنگبین شود. خشک انگبین او انگبینی بود خشک و از او بوی دارو آید و از کوههای پارس خیزد و فعلش قوی تر که فعل این دگر انگبین و غذاش بیشتر که غذای او. (الابنیة فی حقایق الادویه ).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.