اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خشک باختن

نویسه گردانی: ḴŠK BAḴTN
خشک باختن . [ خ ُ ت َ ] (مص مرکب ) بی شرط و گرو قمار بازی کردن . (از برهان قاطع) (آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ) (شرفنامه ٔ منیری ). || هرچه اسباب بود بتمام درباختن . (شرفنامه ٔ منیری ). کنایه از سامان و مایعرف خود را باختن . (برهان قاطع) (آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ) :
چشم من با رخ تو هر دو جهان
خشک می بازد و تر می ماند.

خاقانی (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.